پنجره ای روبه تجلی

پنجره ای روبه تجلی

پشت دریاها شهریست که در آن پنجره ها روبه تجلی باز است
پنجره ای روبه تجلی

پنجره ای روبه تجلی

پشت دریاها شهریست که در آن پنجره ها روبه تجلی باز است


چقدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدن هاست که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است. 


دکتر علی شریعتی

نسیم خشبو

نسیم خشبو

ای نسیم صبح خشبو میرسی 

از کدامین منزل و کو میرسی

میفزاید از تو جانها را طرب

تو مگر میآئی از ملک عرب

تازه گردید از تو جان مبتلا

تو مگر کردی گذر از کربلا

میرسد از تو نوید لاتخف

میرسی گویا ز درگاه نجف

بارگاه مرقد سلطان دین

حیدر صفدر امیرالمؤمنین 

حوض کوثر جرعه ای از جام او

عالم و آدم فدای نام او 

یارب امید بهائی را برار

تاکند پیش سکانش جان نثار 

 

برگرفته از کتاب :

کلیات اشعار و آثار فارسی شیخ بهائی