پنجره ای روبه تجلی

پنجره ای روبه تجلی

پشت دریاها شهریست که در آن پنجره ها روبه تجلی باز است
پنجره ای روبه تجلی

پنجره ای روبه تجلی

پشت دریاها شهریست که در آن پنجره ها روبه تجلی باز است

تنها

  


دو تا آهو از این صحرا گذشتند
چه بی آوا چه بی پروا گذشتند
از این صحرای بی حاصل دو آهو
کنار هم ولی تنها گذشتند   


سیاوش کسرائی

نشنو از نی

نشنو از نی ، نی نوای بی نواست


بشنو از دل ، دل حریم کبریاست


نی چو سوزد ، تل خاکستر شود


دل چو سوزد ، محفل دلبر شود  

آهو

خبرت هست ؟ که از خویش خبر نیست مرا


گذری کن که زغم راه گذر نیست مرا


گر سرم در سر سودات رود نیست عجب


سرسودای تو دارم غم سرنیست مرا


بی‌رخت اشک همی بارم و گل می‌کارم


غیر ازین کار کنون کار دگر نیست مرا     


امیر خسرو دهلوی 

خلوص

خلوص و بی آلایشی فکر، یاریتان می کند که همواره جسمی سالم و خالص داشته باشید.



ویل دورانت