پنجره ای روبه تجلی

پنجره ای روبه تجلی

پشت دریاها شهریست که در آن پنجره ها روبه تجلی باز است
پنجره ای روبه تجلی

پنجره ای روبه تجلی

پشت دریاها شهریست که در آن پنجره ها روبه تجلی باز است

درگه دوست

بر درگه دوست هرکه صادق برود

تاحشر ز خاطرش علائق برود

صد سال نماز عابد صومعه دار

قربان سر نیاز عاشق برود 



(کتاب کلیات اشعار و آثار فارسی شیخ بهائی)